به نام خدا
امروزشنبه بود27خردادماه91 روزهای تلخ و غم انگیزی پشت سرگذاشتم عارفی به خدا پیوست و برای تشییع جنازه اش رفتیم تمام مسیر اشک مهمان خانه ی چشمانم بود خاطرات قدیمی جان می گرفتند فاتحه می خواندم و صلوات می فرستادم...
سبحان الله خدایا گلچین می کنی که!
یاالله رحمتت!
یاد روزهایی که دل اشتیاق داشت برایش بدود!با کله بدود!اصلا بپرد دست و پا بزند برسد...
حیف عالم برزخ هم برای خودش عالمی دارد!
درهای آسمان برای نیکوکاران گشوده می شوند و بالا می روند بالاتروبالاتر!
خانه ای بهشتیان مانند ستاره های دور و نزدیک می درخشد
عاشقم عاشق دیداردوست
وقتی خدایم مهربان است ازچه بترسم؟یارب سجده ام را طولانی تر فرما!
الهی مرا دریاب که بسیار مغرور اعمال کوچک و بی خیال گناهانم به سر می برم!
چه وصیت نامه هایی دارند شهدا!
گناهان صغیره ی که برای ما بازیچه اند برایشان کبیره اند!!
یارب نظرتو برنگردد
19باربسم الله الرحمن الرحیم5تا صلوات نذرمی کنم مرحله دوم کارشناسی ارشد قبول شوم!
التماس دعاتا12تیرماه نتیجه فوق می رسد!
فعلا"