سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معارف _ ادبیات

به نام خدا

یه داستان جالب از کبوتر(یاکریم)شنیدم که بدنیست واستون تعریف کنم:

 

حضرت نوح(ع)وقتی موندن کشتی روی آبها طولانی شد و ازطرفی انواع موجودات وحشی و اهلی سوار کشتی شده بودندوغذای کافی هم براشون نبود تصمیم گرفت پرندگان رو برای پیداکردن خشکی بفرستند

 

کبوترباچند پرنده به سمت های مختلفی پروازکردندوکبوترزودتربرگشت و باخودش یه شاخه زیتون هم آورده بود

 

کشتی کمی بعدبرروی کوه(جودی)لنگرگرفت

 

حضرت نوح(ع)دلشاد شدند وبرای کبوتردعاکردند اون هم چه دعای خوبی که خداکنه همیشه همدم و همنشین انسانهای خوب و خداترس باشی

 

خوش به حال کبوترای حرم

 

وخوش به حال کبوتر که مشمول دعای پیغمبری شدهرکی دلش تنگ شده یه صلوات بفرسته

 

دوست داشتنگل تقدیم شما


ارسال شده در توسط زیباجنیدی