سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معارف _ ادبیات

دردم ازیاراست ودرمان نیزهم

دل فدای اوشدوجان نیزهم

سلام دوستان مهربان وصمیمی امروزداشتم به اشعاربامعانی والای عرفانی فکرمی کردم که چی می شه این هاهمه مفهوم زمینی داشته باشن وبه قولی بخواییم زاغ سیاه حافظ وسعدی وبقیه روچوب بزنیم ببینیم دنبال خال ترک شیرازی بودن یاسویدای دل!اگه محبت زمینی نباشه وبه سخن معروف تانباشد چیزکی مردم نگویندچیزها!که

(یه جای کارمی لنگه!)

معدن حسن وزیبایی شیرازاست وبینوا(زر)وسکه هایی که به دست همه می اومدومی رفتن تادلشون بخوادکنیزونوکر می خریدن وخلاصه عشرت می کردن اماوای اگرازپی امروزبودفردایی!!بیایید زمزمه کنان به مکانی برویم که شاهان وبزرگان درسراپرده های پوشیده ازحریرو اطلس چون طاووسان خرامان آرمیده اندو(صله) های ناب ردوبدل می شودبیایید همراه باکاروان حلَه برویم وبه شعری بیندیشیم که پادشاه راحت طلب را بدون کفش سوار برمرکب نشاندتابتواندبه زادگاهش برگرددوجمال دوستان ویاران راببیند!

کمی هم فکرکنیدچندجفت کفش داشتند؟!که این قدرباآب وتاب نوشته اندبعد کفش راآوردندوموزه(کفش)رابعدازطی کردن مسافتی پوشید!خوب جناب شاه بوده خزاین بادآورده ی هندوستان وحمله به گنجینه های فراوان به بهانه ی کشورگشایی ومسلمان کردن مردم آن سامان(بیچاره مسلمانی!)جیب پر پولی وکلاه طمع گشادی دوخت که هنوزکه هنوزاست ازجامهای طلایی و کنیزکان اهدایی واسبان( زرین بار)باحسرت یادمی شود!قرنهای طلایی پوشیده دررفاه وآسایش مرگ شاهان عروسی مداحان وغمنامه سرایان بود مدح پادشاه نووتعزیت پادشاه آرمیده درگلزارخیال شاعران!خوب بیایید کمی بیشترفکر کنیم شعرهایی که به مناسبت های مختلف گفته می شدنیازبه وزن داشت آن هم وزن مخصوص به خودش که باحکیمان وعالمان دانش آموخته کاری  نداشت که بلدنباشند!خوب حالاآمدیم یک شاعربرای دل خودش شعرمی گفت وبا شاه  میانه ی خوبی نداشت  حالادررودربایستی گیرکرده وبایدبرای پادشاه مرحوم مغفورجنَت مکان ووالاو.....!دلپذیرشعری بسرایدکه مقبول نظرهمه باشد خوب مگر(آنها)کتاب عروض خوانده اندکه بدانند؟!گوربابای هرظالم جاه طلب که ازدنیارفته شعری می سرودندکه وزن بسیارشادی داشت

!! ! یعنی انگاریک نفربادف وتنبک ونی بیایدوعزاداری کندوگردوغبارغم و اندوه برچهره بنشاند!!!!جالب است نه؟!این دسته شاعران متعهد و دیندار و خداپرست کم نبودند که جوهرجان قلم راآلوده نکردندوباشجاعت وسیاست وکیاست ورندانه حرفشان رازدندو(صله) و(خلعت)وپاداش نیکوهم گرفتند!

امااکنون همه می دانند که شاعران ونویسندگان مخصوصا"نویسندگان بامرامی مانندتاریخ بیهقی وکتابهای سراسرحکمت ومعرفت کلیله ودمنه وموش وگربه وبه هرزبانی که می توانستنداین بینواهای تاج سرگذاشته رارسواونصیحت می کردندوخلاصه ی کلام حرفشون رومی زدندوبه شاگرداشون هم یادمی دادن:بمیروبدم!!یعنی بگوهرچه می خواهددل تنگت بگووازهیچ قدرت ومقامی جزاونی که بایدازش بترسی وخدای داناوتواناست چشم وگوش بسته اطاعت نکن که راه موندن ونجات وخلاصی ازدست ظلم ظالم وثبت شدن توی قلب آیندگان همین راه و(اصله) وبس!

الان نوبت به مارسیده تابدونیم رسالت قلم چیه؟!وماآب به آسیاب کی می ریزیم دشمن یادوست؟!ازفرنگ برگشته هاکه بعضی هاشون خیلی مردو مردونه کتاب نوشتن وبایه نگاه گذرامی شه فهمیدچپ دست هستندیاراست دست!(معنی دوم نداره گیج نشین!) دلشون می لرزه یاقدمشون یاقلبشون!!! (پولکی هستن یانه؟!)

پدرپول بسوزدکه درآمدپدرم یاپدرعشق بسوزد؟!

انگارداریم دستی دستی می افتیم توهچل!فعلا"!


ارسال شده در توسط زیباجنیدی