موج غزل ،موج نگاه، موج دل وموج گناه
ازآسمان زندگی :آنم بده اینم بکاه
اشک مرادربان نما،آه مراپنهان نما
گر،می توانی مرحباگرنه تووطوفان آه!
عشق منی ای نازنین،ماه منی روی زمین
چشم مراگریان مکن درعالم دیوانه ماه
شمس منی،ماه منی،حورمنی،جان منی
تابان من تابنده ای،هم قبله ای هم تکیه گاه
روحم غزل جانم غزل عشقم غزل ماهم غزل
درمانده ام ازوصف تو،ای کفرودین ای چارراه
این چارراه یک راه بوداین گم شده همراه بود
آخرنباشداین عجب گم گشته ای درصبحگاه
دستم بگیر،دستم بنه،جانم بگیر،جامم بده
حافظ چه حیران مانده ام ازوعده های گاه گاه!
جام دمادم مال ماست اماقدرپس می زند
دست قضادست من است درویش هستم پادشاه
اشک روانم رامبین،سوزدرونم رامخوان
این میوه راهرگزمچین،آدم برون ازخانقاه
دیدی قلم پروانه را!بیرون زدل افتاده را
شمس الحق تبریزرا!آهسته تعویذی بخواه!
********************