سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معارف _ ادبیات

وای سرم چقدردرد می کنه انگارداره وسط سرم یکی دودومی زنه! داداشی اومدیه سری زدباسفارش این که درخونه روواسش بازکنم چون داره می ره بیرون یه کم فکرکردم دیدم خودم هم می خوام برم شیرینی گزبخرم واسه فرداکه(طرح وفاق وتجربه)داریم بایدپذیرایی مون کامل باشه!

ولی خوب هنوزوقت هست یه خواهشی بعدیه عمری ازم کرده حیفه دلش روبشکنم!نشستم تابرگشت!درخونه روکه بازکردم یه عالمه چیپس وپفک وآبمیوه وازهمین آت آشغالای رنگی که تلویزیون26ساعته!تبلیغ می کنه خریده بود تعارفی کردوبدوبدورفت تواتاق پای بازیهای کامپیوتری تادمارازروزگارشون دربیاره!

من هم برگشتم پای کامپیوترخودم ویه چای عصرونه بافلاکس چای و

(نون تافتون محلی) برداشتم وجاتون سبزمشغول خوردن عصرانه شدم سردردم چه زودخوب شد!

اصلا"ماجنوبی هاکه عادت کردیم چای صبح وعصروشب بخوریم صبح چای شیرین عصرچای قندپهلووشب هم چای شیرین!چندتافلاکس می شه خدامی دونه برای همین هم هست که اکثرا"کمبودموادمغذی بدنشون رو،با خوردن ماهی جبران می کنند وماهی هفته ای چندروزداخل تقسیم بندی غذایی اعضای خانواده جامی گیره دیشب هواخیلی سردبود می گفتند: روی قله ی کوههابرف اومده!!اونم اینجا!!

خداخودش بخوادبرف بباره خیلی خوبه هنوزمنجمدنشدیم خوش به حال خلیج نشین های اون ورآب!دارن می رن(راس الخیمه)برای گشت وگذار توکوهها اون وقت مااین جاداریم یخ می زنیم!

دلم برای سبزی های محلی وترشک های گل سرخی خیلی تنگ شده یعنی می شه مثل بهارچندسال قبل بشه...

یعنی می شه بازهم سررسیدن پنج شنبه هاروزشماری کنم تابریم کنارآب انباروهمون جابرای گردش وتفریح بمونیم!

داداشی بلبل کوچولوروهم می آره اون هم می خونه جمعمون جمع ترمی شه!چون بلبلای صحرایی هم می آن کنارقفسش واون هم چه نازواداهایی که درنمی آره!

کاش می شدآزادش کنم ولی نه!

خونه بدون بلبل کوچیک ونازخودم اصلا"صفایی نداره تازه اون هم که دستی شده وبدون من نمی تونه آب ودونه پیداکنه(چه برائت استهلالی!)

وای خداجونم شب شدبایدبرم خریدگزفعلا"خداحافظ همگی!


ارسال شده در توسط زیباجنیدی