برای توای روزگارپرنیرنگ سکوت زمانه هوارخواهدشد
چه حرفهاست به دل بیقرارپاییزم بدون توآخرکی بهارخواهدشد
شکسته دلم درهوای وعده وعید!چگونه این دل عاشق هزارخواهدشد
رسیده به مقصودنوبهارزیبارو دریغ ودردکه زاغی شکارخواهدشد
کجاست خلوت دیده سکوت آیینه رسیدکی؟روزگارخواهدشد
مرابه تبسم به شهرخویش ببرکه اشک دیده مراهم قطارخواهدشد
چه عشق باشکوه می رسدتورادیده وگرنه جهان بی نگارخواهدشد
سکوت صبح دمان حرف من نمی فهمدوگرنه پریشان چومارخواهدشد
غزل غزل ازعاشقانه می گویداگرچه طبع غزالم شکارخواهدشد
سکوت صبح دمان آشنای پاییزم به سنگ قبر!محبت به دارخواهد شد