سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معارف _ ادبیات

سلام دوستان دوست داشتنی

امروزنیزبه شب رسیدصدای پای قدمهای شب دردشت آسمان به گوش می رسدامروزصبح که هنوزچراغهای خیابان روشن بودبه ماه روشن که ازدرخشش خویش نکاسته بودنگاه می کردم وبی اختیاردعای رویت ماه زیبارامی خواندم:ربی وربک الله.

به داستان زیبای حضرت ابراهیم خلیل الله(ع)می اندیشم ومواجهه باگروه ستاره پرستان وماه پرستان وخورشیدپرستان

واکنون به گروهی می اندیشم که بامراسم خاص وویژه برای شیطان جانفشانی می کنندلباسهای عجیب وغریب می پوشندودرمراسمشان چه وردهاوقانونهایی که رعایت نمی کنند!!

انسان چگونه انتظارباران رحمت ایزدی رابکشدوقتی بندگانش این گونه دردامن خرافه وشیطان پرستی دست وپامی زنندازحرام برجهای برافراشته تانیلگون آسمان می سازندوزرنگی شان درسال شکوفایی و نوآوری داشتن همسردوم است!!

این موجود2پاکه دستانش به شمردن پول عادت کرده است وطاقت لحظه ای بینوایی وفقرنداردچگونه درصحرای محشرحاضرمی شود ودلش نمی ریزدکه مانند گدایان دنبال صدقه به هرسوی بدود؟!

یارب ازاین انسان درشگفتم غذای چندروزه رااحتکارمی کند ووقتی از حال وروزمسلمانی می شنودچه دلایلی خودپسندانه ارائه می دهدوخودنیز مهرتاییدمی زند خودش نیزبادل وطیب خاطرمی داندکه حق باخودش نیست شیطان حاکم وجوداوست وکی بیدارمی شودخدامی داند....

زندگی بااین همه اختلاف وهیجان می گذردهرکس به گونه ای سرگرم است یابازی کامپیوتری یابازی زندگی یابازی مرگ!

شب وروزهایمان به رنگ تکراری است دلمان به آینه ی جادویی نیازمند است تابتوانیم ازدرون آن گوی بلورین آینده ی مان راببینیم وچه شگفت انگیزاست دنیای درویشان واقعی!

به پای صحبت چشم وچراغ شهرهای دورمی نشینیم ازهمان دراویش والاسخنی که چراغ دل مولاناراروشن ساختند بسیاری ازآنان ازجهاتی باارواح بااجنه باپریان و...درتماس بسیارشفاف هستند ذکرحال بسیاری ازآنان باعث ترس وبحران روحی است ودل نرم وحساس آنان حقایقی رامی شنودوبیان می کندکه بسیارمردمان راشگفت زده می کندمثل این که ازدرون آب زلال ماهی روشن حوادث راببینند ومشخصات آن رابیان کنند ازاین عالم پرفیض وبرکت که چشمداشت مادی نیزدرآن نیست معدود عارفانی به سیروسلوک الی الله ومقام قرب می رسند که دایره ی امتحان حق بسیارگسترده است وگل ولای آزمایشات گوناگون دست وپاهای عقل رامی بندد چه بسیارمومنان وزیرکانی که بایک سرانگشت ابهام به وادی حیرت وسرگردانی رسیده اندوراه جسته اند وچه بسیار دیگرکه ازیک وادی به وادی دیگرمهجورونالان راه پیموده اند....

امروزوامشب ما درحال تغییرودگرگونی است ماانسانهایی هستیم دردریای حیات دست وپامی زنیم گاه به ماهی طلایی خیره می شویم وازساعت حرکت کشتی نجات بی خبریم ودلمان به حرکات شیرین باله هایش دلگرم است وگاه جلبک های سبزرنگ ومواج لذات زودگذری راتداعی می کند که ساعت غرق شدن خویش رابه تماشاازدست می دهیم انگاراین دریاهماره برمرادومدارقدرت ماست که می چرخد ودلمان رابه زمانی خوش کرده ایم که هستیم!فریادمی زنیم وچقدرخوبیم!!

روزمابه شب رسیدیک روزدیگرازسال87هجری شمسی وفراموش نکرده ایم سال هجری قمری نیزازراه رسیده است.ماییم ودشت روزگار امروزهای زیادی درزندگی ماست که می توانیم به کارنامه ی عملمان رنگ وبوی خدایی بدهیم امانداده ایم فرصت هایمان مانند گذرابرهارفته اند وماشرمگین ازرویش موهای سپید ودلخسته ازشیارهای جاویدان گذرعمربرچهره ها به دنیای مدولباس وکرم وپودروژل وجوانی روی آورده ایم غافل ازاین که قبرجای عمل صالح است

درمراسم های محرم یادوخاطره ی شیرزن دشت کربلارازنده کردیم وزنان برسروسینه کوبیدند وشیرخوارگان خویش رابه یادعلی اصغر بوسیدند اما فراموش کردیم اصل قیام زینب کبری دخت علی دل وجانمان به فدایش سلام ودرود هفت آسمان به یک نگاه مردانه اش برای چه بود آیاجزاین بود:

ای زن به توازفاطمه این گونه خطاب است

ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است

یاهمین که درمراسم چادرهای سیاه همچون سیاهی لشکرپوشیدیم کافی است؟!آیازینب گفته بودروسری ات راآنقدرنازک وکوتاه انتخاب کنی که چاک گلوی تورادرمراسم عاشورانامحرم ببیند(نعوذبالله من ذلک)

آیاهدف رسالت کربلا غیرازشناختن ارزش وجودی دین مقدس اسلام بوداگر برسروسینه می زنید برای این نیست که چشمان بیمارودلهای هزارگونه نقش برصورتهای رنگین دختران خیره شوند وهدف اصلی پوشیدن لباس سیاه درعزای بهترین فرزندان بهترین اجدادباشد(سلام ودرود ورحمت بی پایان ایزدبرآنان وراه ورسمشان باد)

من وقلم امروزرسالت خویش رابیان کردیم وتونیزخواهرم شنیدی برادرم شنیدی اکنون رسالت سنگین قلم بردوش توست چه بسیارخواهران دل زخم خورده ای که ازجوربرادران خویش به وادی فنارفته اند چه بسیار برادران تنهایی که به دامن رفیق ناباب واعتیادکشیده شده اند که سایه ی بزرگی بالای سرشان نبوده است

چه بسیارعزیزانی که غریب مانده اند ودراین مراسم معنوی وپرفیض وبرکت ازبرکت نذرونذورات خالصانه ی مابی نصیب شده اند

این رسالت رابردوش تومی گذارم تابدانی زندگی دنیابازیچه ی دست طراحان لباس خواهدشداگربرسروسینه بزنی وشیطان راازدرخانه ی خویش نرانی اگربه حجاب خواهرخویش باهمان غیرت وتعصب جاهلانه برخوردکنی ازاسلام زده خواهدشد

گل بهشت درلبخند خواهرتوست ای برادرمومنی که علم دارهمیشه ثابت دیارعاشقانی ازلبخند خواهرت غافل مباش که زینب دل وجان به فدایش سلام ودرود برپیام چشمانش وهزاران صلوات برراه ودین وآیینش ازتو وازهمه ی ماهمین رامی خواهد

به امیدآن روز


ارسال شده در توسط زیباجنیدی