سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معارف _ ادبیات

فلسطین سرزمین مریمش تا

(فلسطین زادگاه مریم (س)هستی)

چه مظلومش مسیحایی دمش تا

(سرزمین مظلوم مسیحادم هستی)

ودل گشت ا گذارشهرت امکه

(باهزارامیدباقایق دل به شهرت رسیدم)

تمنای وصال دشتت امکه

(آرزوی گشت وگذاردرزادگاهت کردم)

ما استقبال امه یک غنچه ای ناز

(دخترزیبارویی به پیشوازم آمد)

وزیبایی چشش نرگس شیراز

(چشمانش مانند نرگس شهلابود)

عروسک دست پاکش غرق خون اد

(عروسک دستش داشت اوغرق به خون بود)

زمی گهواره اد ازنو جووند

(زمین لالایی تولدمی خواند)

فلسطین دشتیات عین بهاراد

(سرزمین توعروس بهاری)

ولی دومادیات غرقه به خوناد

(داماد سرزمینت شهیدشده)

به قربون درودشت ونگارت

(فدای دشت خرم تو!)

ماقربون صفای بی مثالت

(فدای صفای بی نظیر تو)

تاکه ازنسل عشق وبامرامش

(زادگاهت پیشینه ی مردان خداست)

اسی چه دل گرفته بی کلامش

(چراسخن نمی گویی؟!)

بگاهرچه دلت شی ای گل ما

(ازهرچه می خواهی حرف بزن)

که ماقربون ابم خاک ودل ما

(من فدای ریشه ات!)

تاکه چون نوبهارش چارفصلت

(4فصل توبهاریست)

اسی چه امندی ما سنگ دستت

(چراسنگ دستت راندیدم؟!)

به قربون دل غمگین ا خستت

(فدای قلب غمگینت)

به قربون صفای راه بستت

(من فدای صفای سرزمین راه بسته ات شوم)

یکی اشگت جهاداکنم اجازه؟!

(یکی اذن جهادمی خواست)

یکی چاررازه روزه ناگشاده!

(یکی4روزبرای آزادی توروزه است)

یکی اشگت خداخوت صبرشاده

(یکی دعای صبرخواند)

یکی اشگت یهودی درد شاده!

(یکی برای یهودی بلا خواست)

یکی اشگت خداسایش بکاکم!

(یکی گفت خداسایه اش راکم کند

یکی اشگت الهی که ببه خم

(یکی گفت دونیم شود!)

یکی اشگت تروخشک وای توبه!

(یکی گفت تروخشک باهم می سوزند)

یکی اشگت دعاش هخان ونوبه!

(یکی گفت:دعابانوبت بخوان)

یکی اشگت خدا تاچم فلسطین

(یکی گفت خداکندفلسطین بروم)

یکی اشگت خدایارم فلسطین

(یکی گفت:محبوبم فلسطین)

خداازحال مردم باخبرهاد

(خداازدل باخبربود)

فلسطین یک زمانی دسته گل شاد

(فلسطین روی سرسبزبود)

فلسطین یک زمانی جای گل هاد

(فلسطین روزی جای فلسطینی بود)

دوتش شادهاددلش لبریز عشقد

(دخترانش شادبودند)

دریغ ودردکه ازیهودزخمد

(ازیهودی زخم خورد)

دریغ ودردیهودی جاش ولمد

(یهودی جاخوش کرد!)

دریغ ودردیهودی ماروگنجد

(مانندماربه گنج رسید)

******************************


ارسال شده در توسط زیباجنیدی