سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معارف _ ادبیات

سلام دوستان دوست داشتنی

سلامی به گرمی دلهای شماوبه زیبایی بارانی که داردنرم نرم می آید و زمین وهوای شهرمان راخوشبووقشنگ می کند!صدای پای بهارخیلی دیرآمداماهمین هم خوب است پشت بامهای گلین وآجری مقدمش راگرامی داشتند وبرای رسیدنش به حدتوان خم شدند!

ماانسانهانیزبادعای باران همراه باموجودات پیداوناپیدای خداوندرزق و روزی وبرکت طلب کردیم وشکرخدای مهربان معلوم نبوداین باران از کجای زمان رهاشده بودوبادعای خیرکدام بنده ی آبروداربه زمین تشنه وسرمازده رسید؟!(جدی می گم!)

من خودم که گفته بودم:دعای بارون روبایدبرای این بنده ای که نون می خره ونصف اون رومی خوره وبقیه اش رونه!نبایدخوند!

من خودم که نمی خواستم برای این بنده ای که دست وپای سالم داره ولی شرم می کنه یه لیوان آب دست بزرگترش بده بخونم!

من خودم که هیچ وقت نمی خوام خدابه یه نفرکه دست شکرنداره دست روزی وبرکت عطاکنه ولی خوب!

مابخیل شدیم خداکه غنی ومقدسه وپاک ومطهره وکاری به دعای گربه سیاه نداره که بارون بیادیانیاد(جابه جانگیرین ها؟!)نداره!

مانسل چادربه سرهابا(کلاغ)و(....!)دیگه ببخشین بی احترامی می شد ننوشتم همراه وهمدم می گیرندچون اگه مانتوکوتاه نپوشندویه جوری موهای  سرشون روبیرون نذارند امل وکوتاه فکرودمدمی مزاج شناخته می شوند وبایدجداازجماعت پیدایشان کرد!(خطرناکه حسن می شن!)

امشب هوابارانی وگرفته است بیچاره کامپیوترمن!رفتم روی گوگل چندتاعکس بگیرم نزدیک بودبیچاره بشم!دیدم نمی تونم خارج ازسایت بشم دوشاخه رو ازبرق کشیدم بیرون!!(آفرین به من!)

الان هم که اومدم پای کامپیوتربایدزودی برم هریسه روازروی اجاق گازبردارم تاصدای مامان درنیومده(اون جاخشک شدی!غذاسوخت!)

اگه بخوام به حق بگم خیلی ازماتوی برنامه های رایانه داریم جلبک می زنیم وسبزه هاوتنه ی درخت داره جای پاهامون رومی گیره گردنمون روصاف وشق گرفتیم رو به این چراغ جادویی وبی خیال سلامتی!

رایانه همسردوم خیلی ازآقایون وهووی خیالی که نه واقعا"نامرد خیلی ازخانومهاست که تاجیغ بنفش معروف نکشندازپای کامپیوترجونشون پانمی شن که نمی شن!

کاریکاتورای جورواجوری ازاین وابستگی انسانهای نیازمندبه دوستی زیباومهربان وپرخرج!کشیده اند که هیچ کدوم به پای کاریکاتوری که داره ازماوزندگی مامی کشه نمی رسه!(باورکنید!)

مثل یه روباه که مکارترازکارتون پینوکیووپدرژپتوعمل می کنه دست وپامون روداره توحنامی ذاره ومایادمون می ره نمازبخونیم یادمون می ره به کوچولوهایی که نیازدارند مثل این کلیدهای بی دروپیکرکه بایدبا دست باهاشون کارکنیم یه دست محبت آمیزهم روی سراونابکشیم!

مهمون اگه بیادخونه نمی بینیم انگاراومده مبل خونمون روببینه وچای میوه ندیده تشریف دارن!که مابعدمی پرسیم:ها؟!کی اومده بود!

سنت نیکوی پذیرایی ازمهمانها روفراموش کردیم آخه باکلاس ومثلا" رایانه داروخلاصه پولدارشدیم!(انگارنه انگاری که...!)

اگه زن بدبخت وبینوا جرات پیدامی کرداولین کاری که می کردهمراه باجاروبرقی این حشره ی مزاحم روازخونه زندگیش بیرون می کردتاشب غصه ودلخوری نداشته باشه که این ایمیل یک لاقباازکدوم موطلایی بود یاکدوم دخترچشم آبی دل بیچاره همسرش رواسیرکرده!!

خوش به حال اون خانومایی که نمی دونن طرفی که داره باهمسر نازنینشون چت های باحال می کنه ازطایفه ی نسوان نیست!!

خوش به حال اون لحظه ای که دوتاگل پسردارند حرفایی که خودشون بهتربلدند بارهمدیگه می کنن غافل ازاین که این قلب وعسلهاروبرای یکی می فرستن که ازخنده روده برشده!!

خب بدهم نیست بعضی وقتاداداشی بیادپای کامپیوتروهمه ی برنامه هارو چک کنه وبعضی وقتاازاون نظرکردن عاقل اندرسفیه به من بندازه وبره!!(یه چیزی بلده باشه بذاراون جوری هم نگاه کنه اشکالی نداره!)

ای وای صدای درخونه اومد مامانی برگشت بدوبدوهریسه سوخت!!

فعلا"خداحافظ!(ماجراخانوادگی ومسئله شخصی شد!)

***************************************

 

 

 


ارسال شده در توسط زیباجنیدی

ترانه های زیباغمگین شایسته ی گریستن!

دلنوشته های احساساتی، صداقت باران، چشمان زیبای درشت

یک خاطره، اشک های بی پناه،خنده های نجیب،کوچه باغ درندشت

من ویک صفحه ی روزنامه ی محلی متن خبردلم راآتش می زند:

«آموزش خط بریل برای نابینایان»

خدای من!این همان دخترزیباروی چشم عسلی نازنین من است که روزی درحیاط مدرسه کنارمن آمددلم رالرزاندوگذشت....

اکنون خط بریل رایادگرفته وآموزش می دهد!

امیدواری اومرابه فکرمی اندازد چقدرنابینایی اودربینایی ماموثراست اورا روشن دل نخواهم خواند چون ماانسانها نیازبه روشن دلی داریم راه رابه مانشان دهد دوباره تیترروزنامه ی محلی رامی خوانم:

آموزش خط بریل... شماره تلفن رانگاه می کنم چندنفرشماره داده اند یعنی خانواده ی اوهستند یادوستان یاخویشاوندان؟!

دلم به سمت گلهای عشق می رود می خواهم عاشقانه زندگی راببینم ببویم درک کنم وعاشق بمیرم!

نگاهش رافراموش نکرده ام وصدایش را،چقدرزیبابود راستی هم چشم حسد، نظربد،عجب گلی رااین گونه به دنیای سیاهی وظلمت  فروبرد تا اکنون گلی شکوفابرای آموزش آموخته هایش باشد....

گل زیبارویم!دردلت چه می گذردوقتی شب به صبح می رسد و توازخواب برمی خیزی وبه دنیای انسانهای ناشکروبی محبت سرک می کشی در دلت به آنهاچه می گویی؟!

خدایادروقت نمازاین بارالحمدلله راباتمام وجودم می گویم بادل واحساسم توراسپاس می گویم که نعمت بینایی رابه من بخشیدی من این روحیه ی والاراندارم که باخط دیگری بنویسم....

(بغض گلویم رامی گیرد...)

خدایامن طاقت یک لحظه نابینایی راندارم چگونه اوصبرکردواین خط راآموخت درحالی که بیشتراز18بهارزیباراپشت سرننهاده بود چه کشید؟! خانواده اش چه کشیدند؟! زندگی اش چگونه فصل هارادرنوردید؟!

خدایانعمت هایی به من داده ای که سعدی شیرازی ازمدتهاسال پیش در مقدمه ی کتابش این گونه ستوده است:

منت خدای راعزوجل آری خداوندبرمامنت حیات بخشیدوبه بعضی نه!که به شکراندرش مزیدنعمت است شکرگذارباشیم: نعمت وروزی فراوان می بخشدوناسپاس نباشیم زیرا:

باتدبیروحکمت وسیاست می نگردیابازپس می گیرد

آری خداوند نعمتهای زیادمی بخشدوگاه انسانهاراعجیب الخلقه می آفریندتابیندیشیم وعبادت نیکوبه جای آوریم؛

برهرنعمتی شکری واجب پس هرنفسی که فرومی رودممد حیات است 3تا4دقیقه نفس نکشیم مرده ایم! وچون برمی آیدمفرح ذات وخدانکندنفس یک نفردربازدم مشکل داشته باشد!سرفه امانش رامی گیرد....

پس درهرنفسی دونعمت موجوداست نعمت زیستن نعمت این که هوای زندگی بخش رادرزمین به وسیله ی تنفس استشمام می کنیم وبرهرنعمتی شکری واجب وتوان سجده کردن راداریم!

اکنون دانشمندان ثابت کرده اندسجده ای که مسلمانان به سمت قبله انجام می دهندبرای آرامش بخشیدن وتخلیه ی فشارهای وارده از(مسائل روحی روانی وعوامل پیچیده ی بیماریهای ناشناخته)مفیدوموثراست

یعنی غیر مسلمانهاهم بدنیست به سمت قبله سرشان راروی زمین بگذارندتا از فشار وناراحتی وهزارویک دردوبلای بی درمان راحت شوند!

خدایاشکرکه مسلمانیم وخدایی چون توداریم

****************** 


ارسال شده در توسط زیباجنیدی
<      1   2   3   4   5